سفارش تبلیغ
صبا ویژن

داستان پدر و خواستگاران

داستان پدر و خواستگارانداستان پدر و خواستگاران، پدر و خواستگاران، داستان کوتاه پدر و خواستگاران، داستانک پدر و خواستگاران، داستان جذاب پدر و خواستگاران، داستان زیبا پدر و خواستگاران، داستان مفید پدر و خواستگاران، داستان واقعی پدر و خواستگاران، داستان جالب پدر و خواستگاران، داستان خواندنی پدر و خواستگاران
پسری با اخلاق و نیک سیرت اما فقیر به خواستگاری دختری رفت. پدر دختر گفت: «تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد پس من به تو دختر نمی‌دهم.»
پسری پول‌دار اما بدکردار به خواستگاری همان دختر می‌رود. پدر دختر با ازدواج موافقت می‌کند و در مورد اخلاق پسر می‌گوید: «انشاءالله خدا او را هدایت می‌کند.»  

 

برای دیدن ادامه داستان پدر و خواستگاران اینجا را کلیک کنید